انواع استارت آپ و ویژگی های آن
استارت آپ
در واقع، استارت آپ تمامی مسیر از صفر تا صد را طی می کند و تمامی مراحل را به صورت آزمون و خطا و یا یادگیری اصول و مبانی پایه آن انجام می دهد. حال ممکن است شروع مفهوم استارت آپ به صورت یک کار علمی خیلی پیچیده مانند یک اختراع سخت در حوزه نرم افزاری باشد، یا یک گروه بازاری تصمیم به تغییر در یک محصول خیلی ساده بگیرند و زمینه ورود آن به بازار به عنوان یک محصول جدید را فراهم کنند.
پس لازم است که دوباره تکرار کنیم، ایده های موفق استارت آپی یا استارت آپ های موفق جهانی و استارت آپ های موفق ایرانی لزوماً بر روی کارهای علمی پیچیده کار نمی کنند؛ بلکه در تولید یک محصول و در فروش آن به مشتری، موفق تر از سایرین هستند.
تاریخچه استارت آپ
اگر بخواهیم به تاریخچه استارت آپ بپردازیم، مطمئناً می توان شروع آن را با شروع تمدن در بین انسان ها و خرید و فروش محصولات مختلف گره زد. اما آغاز استفاده از مفهوم استارت آپ به سال حدود 1911 میلادی برمی گردد که آغاز آن ها با شرکت های سیلکون ولی Silicon Valley شروع شد. یکی از مهمترین محصولات این شرکت، استارت آپ IBM آی بی ام بود که اسم آن از International Business Machines برگرفته شده است. این استارت آپ در سالیان بعد موفق شد که خود را به عنوان یکی از غول های تولید کننده نرم افزار در دنیا معرفی کند.
یکی دیگر از قدیمی ترین و موفق ترین استارت آپ های دنیا، شرکت اپل است که توسط استیو جابز راه اندازی شد و همه شما با نحوه به وجود آمدن و سختی کشیدن های این فرد در به نتیجه رسیدن این استارت آپ آشنا هستید. اما یکی دیگر از استارت آپ های معروف جهان که همه ما با آن درگیر هستیم، استارت آپ گوگل است که ایده آن در سال 1997 مطرح شد و در سال 1998 آغاز به کار و محصول خود را تولید کرد. امروزه می توان موتور جستجوی گوگل را به عنوان پیچیده ترین و قوی ترین موتور جستجو در جهان معرفی کرد.
انواع استارت آپ
استارتاپ سبک زندگی Lifestyle Startup
ساخت یک استارتاپ نیازمند داشتن سبک زندگی استارتاپی است. "جوزف مک کیینگ"، رییس بازاریابی شرکت Pulsar Strategies که در زمینه فناوری فعالیت می کند، می گوید: "دوره های سرمایه گذاری صدها میلیون دلاری و ارزیابی های میلیارد دلاری، یک تصور رویایی از سبک زندگی استارتاپی در ادراک عمومی ایجاد کرده است. بعضی از آن ها قابل توجیه و برخی دیگر غیر قابل توجیه اند."
"من به دانشجویان می گویم که برای کسب درآمد راه های ساده تری از ایجاد یک استارتاپ وجود دارد." اگر می خواهید سطح جدیدی از آزادی را تجربه کنید، اگر می خواهید نقاط ضعف خود را متوجه شوید، اگر می خواهید موانع را از سر راه خود بردارید، اگر می خواهید تغییری در زندگی بشر ایجاد کنید، این کار را انجام دهید ولی اگر فقط هدفتان درآمد بیشتر است راه های بهتری نیز وجود دارد.
استارتاپ شرکت های بزرگ Large Company Startup
استارت آپ ها انواع زیادی دارند که شاید برخی از حوزه های استارت آپ ها حتی به گوش شما هم نخورده باشد. برای مثال استارت آپ هایی که در حوزه لجستیک فعالیت دارند. حوزه لجستیک یکی از حوزه های استارت آپ هاست که در آن تمامی موارد مربوط به حمل و نقل صورت می گیرد. در ایران شرکت های اسپید و اخیراً شرکت پادرو از بهترین استارت آپ های حوزه لجستیک هستند.
تاکسی های اینترنتی نیز یکی دیگر از ایده های نابی بودند که در اوایل دهه 90 شمسی بسیار بکر بودند اما امروز به هیچ عنوان ایده خوبی نیستند چرا که رقبای شما در این حوزه منابع مالی و تجربه ای بسیار زیادی دارند و رقابت با این تاکسی های اینترنتی عملا ممکن نیست. البته در مورد فروشگاه های اینترنتی و تاکسی های اینترنتی می توانید از تکنیک نیچ مارکت استفاده کنید. نیچ مارکت به معنای گرفتن گوشه های بازار است.
معرفی 6 استارت آپ داخلی و خارجی
- دیجی کالا
- آنتورک
- جابینجا
- Rigetti استارتاپی با هدف توسعه ی رایانش کوانتومی
- MOVEWITH کلاس های جهانی تناسب اندام در موبایل
- Zuma Pizza ربات پیتزا پز
- استارتاپ مقیاس پذیر(Scalable Startup)
برای اینکه استارت آپ بتواند به فروش در بازار بزرگ دست یابد، نیاز به یک مدل کسب و کار مقیاس پذیر دارد. امروزه بازار کسب وکارهای اینترنتی بسیار پر رونق است، اما به همان اندازه رقابت در این بازار هم شدید شده است. در این میان کسب وکارهایی موفق هستند که بتوانند از مزیت های رقابتی بالا برخوردار شوند.
چند مورد از ویژگی های استارتاپ مقیاس پذیر
- هزینه پایین جذب مشتری
- عدم نیاز به نیروی انسانی زیاد
- سود ناخالص بالا
- توزیع محصول ساده و ارزان
- وجود شبکه ای نیرومند
- جذب بیشتر و ریزش کمتر مشتری
استارتاپ کسب وکار کوچک Small Business Startup
شرکت استارتاپی (startup company) به شرکت هایی می گویند که با همان ایده اولیه کارآفرینی استارت خورده است اما تفکر بلند مدتی که بنیان گذاران آن دارند، قصد دارد آن را تبدیل به یک کسب و کار بزرگ تر کند. شرکت های استارتاپی کارمندان محدود اما باانگیزه دارد و با تاثیر گسترده ای که بر بازار دارند، سرعت رشدشان بالاست. این شرکت ها با پتانسیلی که از خود نشان می دهند، اغلب نیاز به سرمایه گذار دارند. چرا که در ابتدا هزینه های سربار شرکت از درآمدی که به دست می آورند، بالاتر است. این شرکت ها، با انگیزه و پویا هستند و به هدف اجرای ایده استارتاپی خود و گسترش آن شکل گرفتند.
استارتاپ قابل خرید Buyable Startup
توانایی توسعه دهندگان نرم افزار در حال افزایش است و ما شاهد برنامه های بیشتری در بازار اپلیکیشن ها هستیم. شاید هدف سازندگان این است که چیز جدیدی تولید کنند، اما در برخی از موارد تولیدات آن ها توسط یک غول فناوری خریداری می شوند. به عنوان نمونه اینستاگرام و واتس اپ را داریم که توسط فیس بوک خریداری شده است. این نوع استارتاپ ها را در دسته بندی استارتاپ های قابل خرید قرار می دهند.
استارتاپ اجتماعی Social Startup
کارآفرینی اجتماعی یا استارتاپ اجتماعی (Social startup) یکی از انواع استارت آپ است که در راستای کسب درآمد و سهم بازار ایجاد نمی شود؛ بلکه اهداف اجتماعی را دنبال می کند. راه اندازی یک کسب و کار با هدف اجتماعی به شما اجازه می دهد تا اصول کارآفرینی خود را برای سازماندهی، بسیج و مدیریت یک کسب و کار سودآور که از تغییرات اجتماعی پشتیبانی می کند، بهره ببرید. استارتاپ اجتماعی از طریق تولید انبوه، مزایای خود را به بخش هایی از جامعه اختصاص می دهد و برای بهره مندی افراد محروم و ضعیف جامعه طراحی می شود. این استارت آپ می تواند در کنار منفعت اجتماعی خود، درآمد نیز کسب کند یا برعکس کاملا رایگان و بدون منافع شخصی و در راستای بهره برداری قشر ضعیف جامعه راه اندازی شود.
چرا بیشتر استارت آپ ها شکست می خورند؟
نباید این مهم را فراموش کرد که شکست و حتی بعضا شکست های متعدد بخشی از مسیر موفقیت استارت آپ های شناخته شده و یونیکورن ها بوده است. در طول این سال ها، استارت اپ ها به مثابه الماس های ارزشمند بودند که توسط سرمایه گذاران هوشمند از دل کوه استخراج شدند.
بعضی از مواردی که در شکست استارت آپ بیشتر مشهود هستند:
- راه اندازی کسبوکار بدون مطالعه بازار
- تمام شدن نقدینگی
- نداشتن تیم مناسب
- تکنیک های ضعیف قیمت گذاری
- فقدان رویکرد بازاریابی
سرمایه مورد نیاز برای استارت آپ خود را چطور بدست بیاوریم؟
تامین سرمایه اولیه برای یک استارت آپ مهم ترین و شاید چالش برانگیز ترین قسمت از شروع و راه اندازی یک استارت آپ است. در تامین مالی استارتاپ از طریق کمک های مالی کوچک، که این روش اغلب نادیده گرفته می شود، اما می تواند کمک شایانی به ایجاد منابع مالی جایگزین و سایر پیشرفت های تکنولوژیکی داشته باشد. صندوق های تأمین مالی دولتی منابع خوبی هستند. اما تیم سازی با اساتید دانشگاه های دولتی می تواند رویکردی هوشمندانه تر باشد.
کسب سرمایه از پس اندازهای تان اگر پس اندازی داشته باشید. همیشه به روش های دیگر تامین مالی ارجحیت دارد.
برای تامین مالی کسب و کار نوپا از خانواده و نزدیکان شروع می شود. خانواده و دوستان جزو افرادی هستند که در شرایط بحرانی به شما اعتماد خواهند کرد.
در تامین مالی استارتاپ از طریق وام و تسهیلات مالی، اگر کسب و کارتان موقتا نیاز به مقداری پول نقد دارد، برای دریافت وام های دولتی مخصوص کسب وکارهای کوچک نرخ بهره پایین یا تسهیلات بانکی اقدام کنید. اما توجه داشته باشید؛ بانک های تجاری اغلب از اعطای وام به شرکت های نوپا خودداری می کنند. دلیل این کار هم ریسک بالا و عدم تقارن اطلاعاتی استارتاپ هاست.
انواع مدل های سرمایه گذاری استارتاپ را در سه دسته قرار داده ایم:
سرمایه گذاری مالکیتی:
در جریان آن، سرمایه گذاران در ازای تخصیص اعتبار به پروژه، مالکیت بخشی از آن را بر عهده می گیرد. فرض بگیرید شما در یک پروژه کشاورزی سرمایه گذاری می کنید. در ازای پولی که در اختیار این گروه قرار می دهید، صاحب قسمتی از پروژه خواهید شد. همین روش در مورد استارتاپ ها نیز قابل اجراست و سرمایه گذار می تواند درصد یا همه سهم آن را برای خود بردارد.
سرمایه گذاری اعتبار دهی:
این روش بیشتر شبیه قرض دادن پول به یک پروژه است. در قبال آن تنها سود یا هزینه مربوط به سرمایه گذاری خود را دریافت می کنید. در این روش، سرمایه گذار متعهد می شود که اعتبار لازم برای انجام پروژه را در نظر بگیرد. در نهایت پس از تولید محصول، ارائه آن به بازار، پول اولیه خود را به همراه سود آن دریافت می کند. معمولاً بانک ها و نهادهایی مانند پارک علم و فناوری در این زمینه فعال هستند.
سرمایه گذاری شراکتی:
در سرمایه گذاری شراکتی، همانند سرمایه گذاری مالکیتی، وظیفه تأمین بودجه پروژه بر عهده سرمایه گذار است و در ازای آن درصدی از سهم استارت آپ را به خود اختصاص می دهد. تفاوت این روش با سرمایه گذاری مالکیتی در این است که در روش شراکتی، تنها تا 45 درصد از سهام به سرمایه گذار اختصاص می یابد و مالک اصلی پروژه، همان کارآفرین و گروه راه اندازی استارتاپ هستند.
تفاوت استارتاپ با کسب و کارهای کوچک
در پاسخ به مگر هر کسب و کار جدیدی استارتاپ نیست؟ باید بگوییم استارتاپ یک مدل کسب و کار جهانی است که در ایران هم هر روز بیشتر در موردش می شنویم و حتی در سطح دولتی به آن توجه شده چون استارتاپ ها یکی از معدود روش های نجات ما از اقتصادی است که درگیر آن هستیم. معمولا تعریف مردم از استارتاپ همان کسب و کار اینترنتی است. خیلی ها هم هر کسب و کار کوچکی که توسط چند دانشجو راه اندازی شود را استارتاپ می نامند. اما یک استارتاپ تفاوت های بنیادینی با کسب و کارهای کوچک دارد.
استارت آپ ها با هدف ایجاد اختلال در بازار می خواهند رشد کنند. از سوی دیگر، کسب وکارهای کوچک با هدف کارآفرینی و خدمت به بازار محلی ایجاد می شوند و بنابراین، نگران رشد در چنین مقیاس بزرگی نیستند.
بهتر است استارت آپ را به مانند یک پیاز در نظر بگیریم که مراحل رشد خود را به صورت مرحله به مرحله طی کرده و به بلوغ می رسد. این در حالی است که در کسب و کار سنتی معمولاً سرمایه یک کار جدید تأمین می شود و بلافاصله مراحل فروش آن نیز آغاز می شود.
نکته مهمی که درمورد استارت آپ ها وجود دارد این است که پیشرفت آن ها بر مبنای اصول علمی انجام می گیرد و حتی تبلیغات و فروش آن ها نیز با توجه به مبانی علمی روز دنیا صورت می گیرد. پس وقتی هدف شما راه اندازی یک استارت آپ است، باید یک دانش جدید را فرا بگیرید و به مرور زمان آن را توسعه دهید. این در حالی است که در کسب و کار سنتی، می توانید تمامی مراحل کار را از پدر یا از استاد خود یاد بگیرید و بلافاصله وارد بازار کار شوید.
در آخر
برای راه اندازی استارت آپ ها غیر از سرمایه ای حدود 3 میلیارد برای شروع لازم است؛ باید هوش و ذکاوت مالی و همچنین اطلاعات علمی و البته به روز نیز داشته باشید که البته عشق زیاد نیز چاشنی آن می باشد. پس اگر باتوجه به تمام این موارد هنوز تصمیم به راه اندازی یک استارت آپ دارید. به شما تبریک می گویم و برایتان صبر همراه با لذت بردن در این راه را آرزو دارم.
استارت آپ
در واقع، استارت آپ تمامی مسیر از صفر تا صد را طی می کند و تمامی مراحل را به صورت آزمون و خطا و یا یادگیری اصول و مبانی پایه آن انجام می دهد. حال ممکن است شروع مفهوم استارت آپ به صورت یک کار علمی خیلی پیچیده مانند یک اختراع سخت در حوزه نرم افزاری باشد، یا یک گروه بازاری تصمیم به تغییر در یک محصول خیلی ساده بگیرند و زمینه ورود آن به بازار به عنوان یک محصول جدید را فراهم کنند.
پس لازم است که دوباره تکرار کنیم، ایده های موفق استارت آپی یا استارت آپ های موفق جهانی و استارت آپ های موفق ایرانی لزوماً بر روی کارهای علمی پیچیده کار نمی کنند؛ بلکه در تولید یک محصول و در فروش آن به مشتری، موفق تر از سایرین هستند.
تاریخچه استارت آپ
اگر بخواهیم به تاریخچه استارت آپ بپردازیم، مطمئناً می توان شروع آن را با شروع تمدن در بین انسان ها و خرید و فروش محصولات مختلف گره زد. اما آغاز استفاده از مفهوم استارت آپ به سال حدود 1911 میلادی برمی گردد که آغاز آن ها با شرکت های سیلکون ولی Silicon Valley شروع شد. یکی از مهمترین محصولات این شرکت، استارت آپ IBM آی بی ام بود که اسم آن از International Business Machines برگرفته شده است. این استارت آپ در سالیان بعد موفق شد که خود را به عنوان یکی از غول های تولید کننده نرم افزار در دنیا معرفی کند.
یکی دیگر از قدیمی ترین و موفق ترین استارت آپ های دنیا، شرکت اپل است که توسط استیو جابز راه اندازی شد و همه شما با نحوه به وجود آمدن و سختی کشیدن های این فرد در به نتیجه رسیدن این استارت آپ آشنا هستید. اما یکی دیگر از استارت آپ های معروف جهان که همه ما با آن درگیر هستیم، استارت آپ گوگل است که ایده آن در سال 1997 مطرح شد و در سال 1998 آغاز به کار و محصول خود را تولید کرد. امروزه می توان موتور جستجوی گوگل را به عنوان پیچیده ترین و قوی ترین موتور جستجو در جهان معرفی کرد.
انواع استارت آپ
استارتاپ سبک زندگی Lifestyle Startup
ساخت یک استارتاپ نیازمند داشتن سبک زندگی استارتاپی است. "جوزف مک کیینگ"، رییس بازاریابی شرکت Pulsar Strategies که در زمینه فناوری فعالیت می کند، می گوید: "دوره های سرمایه گذاری صدها میلیون دلاری و ارزیابی های میلیارد دلاری، یک تصور رویایی از سبک زندگی استارتاپی در ادراک عمومی ایجاد کرده است. بعضی از آن ها قابل توجیه و برخی دیگر غیر قابل توجیه اند."
"من به دانشجویان می گویم که برای کسب درآمد راه های ساده تری از ایجاد یک استارتاپ وجود دارد." اگر می خواهید سطح جدیدی از آزادی را تجربه کنید، اگر می خواهید نقاط ضعف خود را متوجه شوید، اگر می خواهید موانع را از سر راه خود بردارید، اگر می خواهید تغییری در زندگی بشر ایجاد کنید، این کار را انجام دهید ولی اگر فقط هدفتان درآمد بیشتر است راه های بهتری نیز وجود دارد.
استارتاپ شرکت های بزرگ Large Company Startup
استارت آپ ها انواع زیادی دارند که شاید برخی از حوزه های استارت آپ ها حتی به گوش شما هم نخورده باشد. برای مثال استارت آپ هایی که در حوزه لجستیک فعالیت دارند. حوزه لجستیک یکی از حوزه های استارت آپ هاست که در آن تمامی موارد مربوط به حمل و نقل صورت می گیرد. در ایران شرکت های اسپید و اخیراً شرکت پادرو از بهترین استارت آپ های حوزه لجستیک هستند.
تاکسی های اینترنتی نیز یکی دیگر از ایده های نابی بودند که در اوایل دهه 90 شمسی بسیار بکر بودند اما امروز به هیچ عنوان ایده خوبی نیستند چرا که رقبای شما در این حوزه منابع مالی و تجربه ای بسیار زیادی دارند و رقابت با این تاکسی های اینترنتی عملا ممکن نیست. البته در مورد فروشگاه های اینترنتی و تاکسی های اینترنتی می توانید از تکنیک نیچ مارکت استفاده کنید. نیچ مارکت به معنای گرفتن گوشه های بازار است.
معرفی 6 استارت آپ داخلی و خارجی
- دیجی کالا
- آنتورک
- جابینجا
- Rigetti استارتاپی با هدف توسعه ی رایانش کوانتومی
- MOVEWITH کلاس های جهانی تناسب اندام در موبایل
- Zuma Pizza ربات پیتزا پز
- استارتاپ مقیاس پذیر(Scalable Startup)
برای اینکه استارت آپ بتواند به فروش در بازار بزرگ دست یابد، نیاز به یک مدل کسب و کار مقیاس پذیر دارد. امروزه بازار کسب وکارهای اینترنتی بسیار پر رونق است، اما به همان اندازه رقابت در این بازار هم شدید شده است. در این میان کسب وکارهایی موفق هستند که بتوانند از مزیت های رقابتی بالا برخوردار شوند.
چند مورد از ویژگی های استارتاپ مقیاس پذیر
- هزینه پایین جذب مشتری
- عدم نیاز به نیروی انسانی زیاد
- سود ناخالص بالا
- توزیع محصول ساده و ارزان
- وجود شبکه ای نیرومند
- جذب بیشتر و ریزش کمتر مشتری
استارتاپ کسب وکار کوچک Small Business Startup
شرکت استارتاپی (startup company) به شرکت هایی می گویند که با همان ایده اولیه کارآفرینی استارت خورده است اما تفکر بلند مدتی که بنیان گذاران آن دارند، قصد دارد آن را تبدیل به یک کسب و کار بزرگ تر کند. شرکت های استارتاپی کارمندان محدود اما باانگیزه دارد و با تاثیر گسترده ای که بر بازار دارند، سرعت رشدشان بالاست. این شرکت ها با پتانسیلی که از خود نشان می دهند، اغلب نیاز به سرمایه گذار دارند. چرا که در ابتدا هزینه های سربار شرکت از درآمدی که به دست می آورند، بالاتر است. این شرکت ها، با انگیزه و پویا هستند و به هدف اجرای ایده استارتاپی خود و گسترش آن شکل گرفتند.
استارتاپ قابل خرید Buyable Startup
توانایی توسعه دهندگان نرم افزار در حال افزایش است و ما شاهد برنامه های بیشتری در بازار اپلیکیشن ها هستیم. شاید هدف سازندگان این است که چیز جدیدی تولید کنند، اما در برخی از موارد تولیدات آن ها توسط یک غول فناوری خریداری می شوند. به عنوان نمونه اینستاگرام و واتس اپ را داریم که توسط فیس بوک خریداری شده است. این نوع استارتاپ ها را در دسته بندی استارتاپ های قابل خرید قرار می دهند.
استارتاپ اجتماعی Social Startup
کارآفرینی اجتماعی یا استارتاپ اجتماعی (Social startup) یکی از انواع استارت آپ است که در راستای کسب درآمد و سهم بازار ایجاد نمی شود؛ بلکه اهداف اجتماعی را دنبال می کند. راه اندازی یک کسب و کار با هدف اجتماعی به شما اجازه می دهد تا اصول کارآفرینی خود را برای سازماندهی، بسیج و مدیریت یک کسب و کار سودآور که از تغییرات اجتماعی پشتیبانی می کند، بهره ببرید. استارتاپ اجتماعی از طریق تولید انبوه، مزایای خود را به بخش هایی از جامعه اختصاص می دهد و برای بهره مندی افراد محروم و ضعیف جامعه طراحی می شود. این استارت آپ می تواند در کنار منفعت اجتماعی خود، درآمد نیز کسب کند یا برعکس کاملا رایگان و بدون منافع شخصی و در راستای بهره برداری قشر ضعیف جامعه راه اندازی شود.
چرا بیشتر استارت آپ ها شکست می خورند؟
نباید این مهم را فراموش کرد که شکست و حتی بعضا شکست های متعدد بخشی از مسیر موفقیت استارت آپ های شناخته شده و یونیکورن ها بوده است. در طول این سال ها، استارت اپ ها به مثابه الماس های ارزشمند بودند که توسط سرمایه گذاران هوشمند از دل کوه استخراج شدند.
بعضی از مواردی که در شکست استارت آپ بیشتر مشهود هستند:
- راه اندازی کسبوکار بدون مطالعه بازار
- تمام شدن نقدینگی
- نداشتن تیم مناسب
- تکنیک های ضعیف قیمت گذاری
- فقدان رویکرد بازاریابی
سرمایه مورد نیاز برای استارت آپ خود را چطور بدست بیاوریم؟
تامین سرمایه اولیه برای یک استارت آپ مهم ترین و شاید چالش برانگیز ترین قسمت از شروع و راه اندازی یک استارت آپ است. در تامین مالی استارتاپ از طریق کمک های مالی کوچک، که این روش اغلب نادیده گرفته می شود، اما می تواند کمک شایانی به ایجاد منابع مالی جایگزین و سایر پیشرفت های تکنولوژیکی داشته باشد. صندوق های تأمین مالی دولتی منابع خوبی هستند. اما تیم سازی با اساتید دانشگاه های دولتی می تواند رویکردی هوشمندانه تر باشد.
کسب سرمایه از پس اندازهای تان اگر پس اندازی داشته باشید. همیشه به روش های دیگر تامین مالی ارجحیت دارد.
برای تامین مالی کسب و کار نوپا از خانواده و نزدیکان شروع می شود. خانواده و دوستان جزو افرادی هستند که در شرایط بحرانی به شما اعتماد خواهند کرد.
در تامین مالی استارتاپ از طریق وام و تسهیلات مالی، اگر کسب و کارتان موقتا نیاز به مقداری پول نقد دارد، برای دریافت وام های دولتی مخصوص کسب وکارهای کوچک نرخ بهره پایین یا تسهیلات بانکی اقدام کنید. اما توجه داشته باشید؛ بانک های تجاری اغلب از اعطای وام به شرکت های نوپا خودداری می کنند. دلیل این کار هم ریسک بالا و عدم تقارن اطلاعاتی استارتاپ هاست.
انواع مدل های سرمایه گذاری استارتاپ را در سه دسته قرار داده ایم:
سرمایه گذاری مالکیتی:
در جریان آن، سرمایه گذاران در ازای تخصیص اعتبار به پروژه، مالکیت بخشی از آن را بر عهده می گیرد. فرض بگیرید شما در یک پروژه کشاورزی سرمایه گذاری می کنید. در ازای پولی که در اختیار این گروه قرار می دهید، صاحب قسمتی از پروژه خواهید شد. همین روش در مورد استارتاپ ها نیز قابل اجراست و سرمایه گذار می تواند درصد یا همه سهم آن را برای خود بردارد.
سرمایه گذاری اعتبار دهی:
این روش بیشتر شبیه قرض دادن پول به یک پروژه است. در قبال آن تنها سود یا هزینه مربوط به سرمایه گذاری خود را دریافت می کنید. در این روش، سرمایه گذار متعهد می شود که اعتبار لازم برای انجام پروژه را در نظر بگیرد. در نهایت پس از تولید محصول، ارائه آن به بازار، پول اولیه خود را به همراه سود آن دریافت می کند. معمولاً بانک ها و نهادهایی مانند پارک علم و فناوری در این زمینه فعال هستند.
سرمایه گذاری شراکتی:
در سرمایه گذاری شراکتی، همانند سرمایه گذاری مالکیتی، وظیفه تأمین بودجه پروژه بر عهده سرمایه گذار است و در ازای آن درصدی از سهم استارت آپ را به خود اختصاص می دهد. تفاوت این روش با سرمایه گذاری مالکیتی در این است که در روش شراکتی، تنها تا 45 درصد از سهام به سرمایه گذار اختصاص می یابد و مالک اصلی پروژه، همان کارآفرین و گروه راه اندازی استارتاپ هستند.
تفاوت استارتاپ با کسب و کارهای کوچک
در پاسخ به مگر هر کسب و کار جدیدی استارتاپ نیست؟ باید بگوییم استارتاپ یک مدل کسب و کار جهانی است که در ایران هم هر روز بیشتر در موردش می شنویم و حتی در سطح دولتی به آن توجه شده چون استارتاپ ها یکی از معدود روش های نجات ما از اقتصادی است که درگیر آن هستیم. معمولا تعریف مردم از استارتاپ همان کسب و کار اینترنتی است. خیلی ها هم هر کسب و کار کوچکی که توسط چند دانشجو راه اندازی شود را استارتاپ می نامند. اما یک استارتاپ تفاوت های بنیادینی با کسب و کارهای کوچک دارد.
استارت آپ ها با هدف ایجاد اختلال در بازار می خواهند رشد کنند. از سوی دیگر، کسب وکارهای کوچک با هدف کارآفرینی و خدمت به بازار محلی ایجاد می شوند و بنابراین، نگران رشد در چنین مقیاس بزرگی نیستند.
بهتر است استارت آپ را به مانند یک پیاز در نظر بگیریم که مراحل رشد خود را به صورت مرحله به مرحله طی کرده و به بلوغ می رسد. این در حالی است که در کسب و کار سنتی معمولاً سرمایه یک کار جدید تأمین می شود و بلافاصله مراحل فروش آن نیز آغاز می شود.
نکته مهمی که درمورد استارت آپ ها وجود دارد این است که پیشرفت آن ها بر مبنای اصول علمی انجام می گیرد و حتی تبلیغات و فروش آن ها نیز با توجه به مبانی علمی روز دنیا صورت می گیرد. پس وقتی هدف شما راه اندازی یک استارت آپ است، باید یک دانش جدید را فرا بگیرید و به مرور زمان آن را توسعه دهید. این در حالی است که در کسب و کار سنتی، می توانید تمامی مراحل کار را از پدر یا از استاد خود یاد بگیرید و بلافاصله وارد بازار کار شوید.
در آخر
برای راه اندازی استارت آپ ها غیر از سرمایه ای حدود 3 میلیارد برای شروع لازم است؛ باید هوش و ذکاوت مالی و همچنین اطلاعات علمی و البته به روز نیز داشته باشید که البته عشق زیاد نیز چاشنی آن می باشد. پس اگر باتوجه به تمام این موارد هنوز تصمیم به راه اندازی یک استارت آپ دارید. به شما تبریک می گویم و برایتان صبر همراه با لذت بردن در این راه را آرزو دارم.
درباره این مطلب دیدگاهی بنویسید...
آدرس پست الکترونیک شما منتشر نخواهد شد.