7 کار جالب که شما را باهوش تر می‌کند
سه شنبه 22/تیر/1395 2298 دات وب

7 کار جالب که شما را باهوش تر می‌کند

مدت ها تصور می شد که آدم ها با میزان هوش مشخصی به دنیا می آیند و بهترین کاری که می توانستیم در زندگی مان انجام دهیم این بود که مطابق استعدادهای نهفته مان عمل کنیم. درحال حاضر دانشمندان اثبات کرده اند که عملا می توانیم ظرفیت مان را افزایش دهیم و در این روند خوش بگذرانیم.

۱.آلات موسیقی بنوازید.

نواختن موسیقی به خلاقیت، مهارت های تحلیلی، زبان، ریاضی، مهارت های حرکتی ظریف و چیزهای بیش تر کمک می کند. با این که این چیزها همه مزیت های عالی هستند، بعضی از آدم ها استدلال می کنند که بازی در ورزش های تیمی، کارکردی همانند بسیاری از چیزها دارد. چیزی که در نواختن آلات موسیقی وجود دارد و فعالیت های دیگر فاقد آن هستند، این است که جسم پینه ای را تقویت می کند که نیم کره های مغز را با ایجاد ارتباطات جدید به هم متصل می کند.

جسم پینه ای بهبود یافته بدون توجه به این که چند سال دارید به مهارت های اجرایی، حافظه، حل مسئله و کارکرد کلی مغز کمک می کند.

۲. هرچیزی بخوانید.


مزایای خواندن یکسان است، چه از بازی تاج و تخت لذت می برید، چه هری پاتر یا آخرین چاپ مجله ی وال استریت. خواندن از استرس می کاهد که باعث می شود حس بهتری نسبت به خودتان داشته باشید و هر سه نوع هوش- کریستالی، مایع و عاطفی- را افزایش می دهد. این به حل مسئله، کنار هم قرار دادن انواع مختلف دانش برای هدایت بهتر زندگی روزمره، شناخت الگوها، درک روندها و تعبیر و واکنش درست به احساسات دیگران کمک می کند.

در محل کار، این به درک بهتر این که چه طور اتفاقات روی می دهند و مهارت های مدیریتی بهتر تبدیل می شود.

۳. مرتبا ورزش کنید.

ورزش گاه و بی گاه به تنهایی نتیجه ی مطلوب نمی دهد. ورزش مرتب موثرتر از تمرین های بدنی سخت هرچند وقت یک بار است. وقتی مرتبا ورزش می کنید، سلول ها پر از BDNF می شوند، پروتئینی که به حافظه، یادگیری، توجه، تمرکز و فهم کمک می کند. به این روند غالبا تیزهوشی ذهنی گفته می شود.

بعضی از دانشمندان فکر می کنند نشستن برای دوره های زمانی طولانی مدت، تأثیر عکس دارد و عملا مغزمان را از کارکرد هرچه بهتر بازمی دارد.

۴. زبان جدیدی یاد بگیرید.

حل کردن معما را برای بهتر کردن حافظه تان فراموش کنید و در عوض، زبان خارجی بیاموزید. تحقیقات نشان داده اند که آدم هایی که دو زبانه هستند در حل معما نسبت به آدم هایی که فقط به یک زبان حرف می زنند، بهتر هستند. یادگیری موفق زبان های جدید، مغز شما را قادر می کند کارهایی را که ذهن می طلبد، بهتر انجام دهید. این شامل مهارت های اجرایی خاصی مانند برنامه ریزی و حل مسئله است.

به علاوه، حرف زدن حداقل به دو زبان به شدت مهارت تان برای کنترل محیط پیرامون تان و هدایت بهتر توجه تان به روندها را تحت تاثیر قرار می دهد. به بسیاری از آدم ها گفته می شود به این علت که مدیران به چند زبان حرف می زنند، اگر می خواهند به مقام های بالاتر ارتقا یابند، آنها باید اسپانیایی یا فرانسه بیاموزند چون چگونگی واکنش مغز به یادگیری زبان ، ممکن است برعکس باشد. یادگیری زبانی دیگر، آخرین حلقه ی گمشده ی آدم هایی است که باید مغزشان را برای پذیرش شغل های سطح مدیریت ارشد آماده کنند.

۵. یادگیری تکرار شونده تان را آزمایش کنید.

بسیاری از دانش آموزان باهوش در دبیرستان و دانشکده “با عجله برای امتحانات آخر ترم آماده می شوند” و به نظر می رسد که در روز امتحان بزرگ، موضوع را خوب فهمیده اند. مشکل این است که ما به سرعت این چیزها را فراموش می کنیم زیرا به ندرت ملزم به تکرار آن دانش به همان صورت هستیم. یک دلیل که مطالعه ی زبان جدید ما را باهوش تر می کند این است که به یادگیری تکرارشونده نیاز دارد. به این علت که بارها و بارها به آنها نیاز داریم ، دستور زبان و واژگانی که یاد می گیریم دفعات بی شماری تکرار می شوند و ما مهارت های زبان خارجی مان را افزایش می دهیم.

مفهوم یادگیری تکرار شونده را در زندگی روزمره و محل کارتان با حفظ نکته های ارزشمند دانشی که به دست می آورید به کار ببرید. نکات مهم را از کتاب های جدید و مشاهدات در طول مذاکره ای مهم بررسی کنید یا مجله ای کوچک با هرچیزی که توجه تان را جلب می کند، نگه دارید. یکپارچه سازی یادگیری تکرارشونده با برنامه ی پیشرفت خودتان را آغاز کنید.

۶. از مغزتان کار بکشید.

سودوکو، معماها، چیستان ها، بازی های صفحه دار، بازی های ویدئویی، ورق بازی، عکاسی و فعالیت های مشابه، انعطاف پذیری عصبی را افزایش می دهند. این شامل گستره ی وسیعی تغییرات در مسیرهای عصبی و سیناپس هایی است که اساسا توانایی مغز در سازماندهی دوباره ی خودش است. وقتی سلول های عصبی به شیوه های جدیدی واکنش نشان می دهند که انعطاف پذیری عصبی را افزایش می دهد، به ما توانایی بیش تری می دهد تا اشیاء را از دیدگاه های مختلف ببینیم و علت و تأثیر رفتارها و عواطف را درک کنیم. از الگوهای جدید آگاه می شویم و توانایی های شناختی مان افزایش می یابد.

با در نظر گرفتن این که انعطاف پذیری عصبی در آسیب هایی مانند وزوز گوش، دخالت دارد، مقدار افزایش یافته ی آن به پیشگیری از عارضه های مشخص کمک می کند. به عنوان مثال، آدم هایی با انعطاف پذیری عصبی بالا کم تر مستعد اضطراب و افسردگی هستند و سریع تر یاد می گیرند و بیش تر حفظ می کنند. عکاسی از طبیعت به شناخت شما از اطراف و افزایش فعالیت های بصری تان کمک زیادی میکند.

۷. مکاشفه کنید.


در ۱۹۹۲، دالایی لاما، دانشمند ریچارد دیویدسون را برای مطالعه ی امواج مغزش در طول مکاشفه دعوت کرد تا پی ببرد آیا تحت کنترل می تواند امواج مغز مشخصی تولید کند. دیویدسون متوجه می شود که وقتی به دالایی لاما و دیگر راهب ها گفته شد مکاشفه کنند و به ترحم و دلسوزی توجه کنند، امواج مغزشان نشان داد که آنها در وضعیت روحی عمیقا شفقت آمیزی هستند. نتایج کامل تحقیقات در ” گزارشات دانشگاه ملی علوم” در ۲۰۰۴ و سپس در مجله ی وال استریت منتشر شد، جایی که مورد توجه بسیار زیادی قرار گرفت.

مکاشفه برای آدم های بلند پرواز جالب است زیرا این مطالعه حاکی بود که ما می توانیم امواج مغز خودمان را کنترل کنیم و هر زمان که بخواهیم هرچیزی که بخواهیم حس کنیم. به این معنی که درست قبل از مذاکره می توانیم احساس قدرت بیش تری کنیم و وقتی درخواست افزایش حقوق می کنیم اعتماد به نفس بیش تری داشته باشیم و در طول مذاکره ی فروش قاطع تر باشیم.

ایده ی کلی این است که مغز می تواند پیشرفت بیش تری داشته باشد و شما می توانید دانسته آن را انجام دهید. فعالیت های مختلف، نواحی مختلف مغزتان را برمی انگیزند، در نتیجه می توانید روی شکست ناپذیر بودن در نقاط قوت تان و اصلاح نقاط ضعف تان کار کنید. توجه به خودبهبودی در مغز ایده ی خوبی برای کسانی است که حس می کنند در حرفه شان در صدر هستند( یا شاید پیشرفت را رها کرده اند)، حرفه ای های جاه طلب و البته کارآفرینانی که درصدد به حداکثر رساندن ظرفیت شان

درباره این مطلب دیدگاهی بنویسید...

آدرس پست الکترونیک شما منتشر نخواهد شد.

نظرات (0)