برای جلوگیری از به تعویق افتادن امور کدام نکات را در نظر بگیریم؟
وقتی وعده ای به دیگری می دهید یا قرار است در موعد مقرر کاری را به انجام برسانید، ممکن است نتوانید به عهد خود وفا کنید و ناچار کار را به تعویق بیاندازید.در ادامه با دات بلاگ همراه باشید.
البته در نظر داشته باشید نه فقط اشخاص عادی بلکه افراد بسیار موفق نیز مدام با این مشکل روبرو می شوند، اما آن ها استراتژی های کاربردی برای از بین بردن موانع ذهنی پیش روی خود برای انجام به موقع امور به کار می برند که در ادامه به برخی از مهم ترین توصیه هایشان در این رابطه اشاره می کنیم.
1- مسئولیت پذیری نسبت به کارها:
با خودتان عهد ببندید که کارهای مورد نظر تان را انجام بدهید. این کار باعث می شود که شما مسئولیت پذیر باشید. می توانید با نوشتن اهداف در دفتری، نوشتن لیست وظایف روزانه و یا قرار دادن یادآورهایی در تلفن همراه تان این تعهدات را عملی کنید.
راه های دیگری نیز وجود دارد: از جمله تغییر دادن کاغذ دیواری کامپیوتر تان به این شکل: کار هایت را انجام بده. وظایف و اهداف تان را بر روی برچسب هایی بنویسید و آن ها را روی کامپیوتر یا تخته ی اعلانات و یا هر جای دیگری که مدام جلوی چشم تان است، قرار دهید.
2- مسئولیت پذیری نسبت به دیگران:
احتمال این وجود دارد که اگر نتوانید نسبت به خودتان مسئولیت پذیر باشید، با گفتن اهداف تان به دیگران این مسئولیت پذیری را ایجاد کنید. کارهایی که می خواهید انجام دهید را به دوستان، همکاران یا خانواده ی خود بگویید چرا که مطمئنا دوست ندارید آن ها را نا امید کنید. برای مثال اگر می خواهید هر روز به باشگاه بروید؛ از یکی از دوستان تان بخواهید که هر روز از شما بپرسد که «آیا به باشگاه رفته ای؟».
راه دیگر این است که پیشرفت کاری یا مسیر تان را در وبلاگ تان بنویسید. با در معرض دید دیگران قرار گرفتن، می توانید به آتشی که درون تان وجود دارد حرارت بیش تری ببخشید.
3- خود را به دکل بستن :
در ادیسه ی هومر، ادیسئوس از ملوان های کشتی خواست که او را به دکل کشتی ببندند تا با شنیدن آواز سایرن ها به دریا نپرد و یا غرق در صدای آن ها نشود. اگر شما نیز نمی توانید خودتان را از وسوسه ی فیسبوک یا یوتیوب رها کنید، مانند ادیسئوس خود را به دکل ببندید.
برنامه ها و نرم افزار هایی از جمله Rescue Time، SelfControl یا Focus وجود دارند که به هنگام کار به شما اجازه ی دسترسی به فیسبوک را نمی دهند تا بتوانید به کار های مهم تان برسید. آزمایشی سخت اما موثری است.
اگ برای کار تان به فیسبوک یا یوتیوب نیاز دارید اما اخبار این وب سایت ها حواس شما را پرت می کند، می توانید از برنامه هایی مانند Facebook Newsfeed Eradicator یا Distraction Free Youtube استفاده کنید.
4- خود شناسی:
اگر خود را به خوبی بشناسید دلیل به تعویق انداختن کار های تان را خواهید فهمید. در این صورت راحت تر می توانید برنامه ای برای شکست آن بریزید. با این کار ریشه ی تعویق را می فهمید و استراتژی لازم برای چیره شدن بر آن را به کار می گیرید.
بی حوصلگی، عدم اعتماد به نفس در پروژه یا خستگی می توانند دلایلی برای به تعویق انداختن کارها باشند. زمانی که دلیل خاص آن را پیدا کردید می توانید راه مبارزه ی صحیح با آن را نیز بیابید.
5- برنامه ریزی از پیش :
تا به حال چند بار برای شما اتفاق افتاده که در آغاز روز کاری، سر میز تان رفته و تازه تصمیم می گیرید که چه باید کنید؟
ممکن است با چک کردن ایمیل یا کارهای دیگری که از اهمیت کمی برخوردارند، شروع کنید.
کسانی که برای مسیر خود نقشه ای نداشته باشند همواره در حیرانی به سر می برند. قبل از شروع کار، یک لیست وظایف روزانه برای خود بنویسید.
بهترین زمان برای این کار شب قبل است. چرا که شما به کارهایی که در طول روز انجام داده اید اشراف دارید؛ در نتیجه با دید درست تری، کارهایی که فردا باید انجام شوند را می نویسید.
6- شروع کار:
احتمالا بعد از شروع کار، نتوانید از آن دل کنده و برای ساعاتی وقت تان را صرف آن می کنید.
مانند ورزش. نیمی از سختی کار این است که خود را به باشگاه برسانید.
متعهد شوید که کار را شروع کنید؛ آن وقت خواهید دید که پس از آن چه کارهای زیادی را انجام می دهید. پس زمانی که دوست نداشتید کاری را انجام دهید، فقط کافی است خود را ملزم به این کنید که به مدت یک دقیقه سر آن کار کنید؛ آن گاه خواهید دید که رها کردن کار سخت می شود.
معمولا این حقه برای شروع کارها جواب می دهد.
7- تقسیم کارهای بزرگ به کارهای کوچک تر:
ن ایده کلاسیک و قدیمی است اما موثر. فقط کافی است کار بزرگی که دارید را به قسمت های کوچک تر تقسیم کنید. افراد موفق به خوبی می دانند که کارهای بزرگ را باید به کارهای کوچک تری که مشخص تر و قابل اندازه گیری تر هستند، تقسیم کنند.
فرض کنید که یکی از کارهای بزرگ لیست وظایف روزانه ی شما «نوشتن یک کتاب» است. آیا به این معنی است که همین امروز باید یک کتاب بنویسید؟ و یا این که تنها نوشتن یک جمله برای یک روز کافی است؟
بهتر است که این مورد را این گونه مشخص تر کنید: نوشتن 1000 کلمه در روز. انجام دادن این کارها، شما را به نوشتن لیست وظایف روزانه ی دیگر تشویق می کند.
8- به موقع رها کردن:
چندین ساعت کار روی پروژه، به معنی تمام کردن آن نیست. گاهی یک پروژه ارزش گذاشتن وقت زیادی را ندارد. گاهی تا کاری را شروع نکنید، متوجه ارزش آن نمی شوید. پس اگر در لیست وظلیف روزانه،کاری را نوسته اید اماحین انجام آن متوجه بی ارزش بودنش می شوید؛ رهایش کنید و وقت تان را تلف نکنید.
دقت کنید، شاید این کار بی ارزش است و یا شما را به هدف تان نزدیک نمی کند که شما میلی به انجامش ندارید.
جمع بندی:
به تعویق انداختن امور را می توان با تلاش و خویشتن شناسی برای همیشه کنار گذاشت. موارد بالا را به دقت بخوانید و ببینید چه دلیلی مانع شما می شود.
راه های دیگری نیز وجود دارد: از جمله تغییر دادن کاغذ دیواری کامپیوتر تان به این شکل: کار هایت را انجام بده. وظایف و اهداف تان را بر روی برچسب هایی بنویسید و آن ها را روی کامپیوتر یا تخته ی اعلانات و یا هر جای دیگری که مدام جلوی چشم تان است، قرار دهید.
راه دیگر این است که پیشرفت کاری یا مسیر تان را در وبلاگ تان بنویسید. با در معرض دید دیگران قرار گرفتن، می توانید به آتشی که درون تان وجود دارد حرارت بیش تری ببخشید.
برنامه ها و نرم افزار هایی از جمله Rescue Time، SelfControl یا Focus وجود دارند که به هنگام کار به شما اجازه ی دسترسی به فیسبوک را نمی دهند تا بتوانید به کار های مهم تان برسید. آزمایشی سخت اما موثری است.
اگ برای کار تان به فیسبوک یا یوتیوب نیاز دارید اما اخبار این وب سایت ها حواس شما را پرت می کند، می توانید از برنامه هایی مانند Facebook Newsfeed Eradicator یا Distraction Free Youtube استفاده کنید.
بی حوصلگی، عدم اعتماد به نفس در پروژه یا خستگی می توانند دلایلی برای به تعویق انداختن کارها باشند. زمانی که دلیل خاص آن را پیدا کردید می توانید راه مبارزه ی صحیح با آن را نیز بیابید.
ممکن است با چک کردن ایمیل یا کارهای دیگری که از اهمیت کمی برخوردارند، شروع کنید.
کسانی که برای مسیر خود نقشه ای نداشته باشند همواره در حیرانی به سر می برند. قبل از شروع کار، یک لیست وظایف روزانه برای خود بنویسید.
بهترین زمان برای این کار شب قبل است. چرا که شما به کارهایی که در طول روز انجام داده اید اشراف دارید؛ در نتیجه با دید درست تری، کارهایی که فردا باید انجام شوند را می نویسید.
مانند ورزش. نیمی از سختی کار این است که خود را به باشگاه برسانید.
متعهد شوید که کار را شروع کنید؛ آن وقت خواهید دید که پس از آن چه کارهای زیادی را انجام می دهید. پس زمانی که دوست نداشتید کاری را انجام دهید، فقط کافی است خود را ملزم به این کنید که به مدت یک دقیقه سر آن کار کنید؛ آن گاه خواهید دید که رها کردن کار سخت می شود.
معمولا این حقه برای شروع کارها جواب می دهد.
فرض کنید که یکی از کارهای بزرگ لیست وظایف روزانه ی شما «نوشتن یک کتاب» است. آیا به این معنی است که همین امروز باید یک کتاب بنویسید؟ و یا این که تنها نوشتن یک جمله برای یک روز کافی است؟
بهتر است که این مورد را این گونه مشخص تر کنید: نوشتن 1000 کلمه در روز. انجام دادن این کارها، شما را به نوشتن لیست وظایف روزانه ی دیگر تشویق می کند.
دقت کنید، شاید این کار بی ارزش است و یا شما را به هدف تان نزدیک نمی کند که شما میلی به انجامش ندارید.
درباره این مطلب دیدگاهی بنویسید...
آدرس پست الکترونیک شما منتشر نخواهد شد.